معنی پارچه پرزدار
حل جدول
مخمل
پارچه ی پرزدار
مخمل
پارچه پشمی پرزدار
ماهوت
پارچه صخیم پرزدار نفیس
ماهوت
نوعی پارچه ضخیم پرزدار
ماهوت
پارچه ضخیم و پرزدار
ماهوت
پارچه پرزدار و نرم
کرکی
نوعی پارچه پشمی ضخیم پرزدار
ماهوت
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
پرزدار. [پ ُ] (نف مرکب) مُزَغَّب. پرزه دار.
پارچه پارچه
پارچه پارچه. [چ َ / چ ِ چ َ / چ ِ] (ص مرکب) شاخ شاخ. پاره پاره. لَخت لَخت. لت لت.
- پارچه پارچه کردن، پاره پاره کردن.
فرهنگ عمید
فارسی به عربی
ضبابی، منفوش
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) که پرز دارد پرزه دار پرزگن پرزناک.
معادل ابجد
625